” ۴۰ درصد اعمال انسان ها از روی عادت است !! “
درسال های اخیر دانشگاه هاروارد مطالب شگفت آوری را در زمینه ی عادت منتشر کرده
از چنین تحقیقاتی میتوان به اهمیت شگفت انگیز عادت پی برد .
اهمیت این مسئله مبنای مطالعات ما روی عادت شد و تصمیم گرفتیم آن را باشما به اشتراک بگذاریم و به مرور زمان به پیشرفت پروژه ی عادت سازی بپردازیم …
” ورود شما را به پروژه ی خاص عادت سازی تبریک میگوییم “
مقدمه
ارسطو می گوید : ما کار هایی که به تکرار انجام میدهیم هستیم . ما نتیجه عادت هایمان هستیم .
کیفیت زندگی ما وابسته به کیفیت عادت های ماست .
اگر انسانی در زندگی موفق می باشد مسلما عادت هایی دارد که باعث خلق و حفظ موفقیت او شده است و در مقابل اگر شخصی به اندازه سطح انتظاراتش موفق نیست حتما متعهد نشده است تا عادت هایی را درپیش گیرد که موجب خلق موفقیت او شوند .
باتوجه به اینکه زندگی ما ساخته شده از عادت های ماست هیچ مهارتی مهم تر از این نیست که یاد بگیریم
چگونه عادت هایمان را ساخته و آن ها را کنترل کنیم . در مدارس هیچ درسی با عنوان تسلط بر عادت ها وجود ندارد هرچند که این درس می تواند مهم ترین درس در ارتقای کیفیت زندگی ما باشد .
عادت چیست؟
ویلیام جیمز پدر روانشناسی نوین آمریکا در کتاب خود اصول روانشناسی می گوید :
آب مناسب ترین قیاس برای نحوه کار یک عادت است . آب جاری کانالی برای خود حفر می کند که پیوسته عمیق تر و وسیع تر می شود و اگر جریان آب متوقف شود پس از سرگیری ، مجددا در همان مسیر قبلی جاری می شود . شما باید بدانید چگونه مسیر را تغییر دهید و در آن مسیرها شنا کنید .
” عادت یک برنامه و جریان عادی رفتار است که در اثر تکرار منظم و پایدار بوجود آمده است و به صورت ناخودآگاه بروز می کند حال این عادت می تواند غیر ارادی باشد یا ارادی مانند نفس کشیدن یا ورزش منظم . ”
با توجه به وظیفه اصلی مغز که حفظ بقا و زنده ماندن ( بهینه ترین مصرف انرژی ) است ، می توان به این نتیجه رسید که وقتی ما فعالیتی انجام میدهیم بعد از اتمام آن مغز آن را مرور می کند و بررسی می کند که آیا این فعالیت می تواند به صورت خودکار تری انجام شود که در تکرار های بعدی آن انرژی و درگیری کمتری از مغز بگیرد واگر جواب مثبت بود طی مکانیسمی آن را تبدیل به عادت می کند.
چرخه عادت
اوایل دهه ۱۹۹۰ پژوهشگران علوم شناختی دانشگاه MIT برروی عادت ها تحقیق می کردند . آن ها راجع به برآمدگی بافت عصبی به نام گانگالیون پایه ای کنجکاو بودند .
قسمتی عمیق تر و نزدیک تر به ساقه مغز که رفتار های خودکار ما مانند نفس کشیدن و بلعیدن را تنظیم می کند . آن ها برای آزمایش موشی را درون مسیر T شکلی قرار دادند که در یک انتهایش غذا بود و مسیر با یک ضربه باز میشد ، آن ها هر بار زمان پیدا کردن غذا توسط موش را بررسی کردند . هرچه موش این تمرین را بیشتر انجام می داد زمان رسیدن به غذا کمتر می شد و فعالیت گانگالیون پایه ای بیشتر و در عوض فعالیت مغز مرتبط با حافظه کمتر می شود تا جایی که همه چیز را گانگالیون پایه ای کنترل میکرد : مستقیم برو – به سمت چپ خم شو -غذا بخور
واکنش موش با شنیدن صدای ضربه این بود اما با شنیدن صدای گربه فرار میکرد پس هر سرنخ یک عادت را یادآوری می کند و هنگام رسیدن به پاداش مغز به حالت بیدارباش می رود و اگر پاداش نباشد روتین فراموش می شود .
کلود هاپکینز از این چرخه برای فروش خمیر دندان استفاده کرد . سرنخ پلاک بزاقی روی دندان ها معروف به فیلم بود که با مسواک زدن از بین می رفت و درخشندگی دندان بیشتر می شد : فیلم دندان(سرنخ)-مسواک زدن(روتین)-دندان های زیبا(پاداش)
اما یک چیز دیگر هم هست که باعث چرخیدن این چرخه می شود و آن تمایل است : اشتیاق و انگیزه ای که مغز پس از دیدن یک سرنخ دارد و ما را به انجام روتین وا می دارد و ما ناخودآگاه به دنبال پاداش می گردیم و حتی اگر آن را پیدا نکنیم ناخود آگاه به این کار ادامه می دهیم تا خسته شویم .
خمیردندانی که هاپکینز می فروخت تا ۳۰ سال پرفروش ترین خمیر دندان آمریکا بود و راز آن در این بود که این محصول حاوی اسید سیتریک و نعنا بود که به آن حس سوزش خوشایندی می داد و مردم این حس را با زیبایی همراه میدانستند و به آن تمایل داشتند و برای تجربه کردن این حس خوب هر شب مسواک می زدند .
بعدها کف کردن نیز به پاداش زیبایی خمیر دندان اضافه شد . نیازی نیست خمیر دندان ( و یا پودر لباس شویی و شامپو )کف کند اما چون مردم آن را به عنوان یک پاداش پذیرفته اند و از مواد شوینده انتظار کف دارند به این مواد این خاصیت را می دهند !
عادت خیلی بیشتر از آن چیزی که فکرش را میکنید پیدای ناپیداست…
همراه ما در پروژه ی عادت سازی باشید…
نویسندگان:
محمد معین اصفهانیان
امیر مهدی منصوری
یک دیدگاه
پینگ‌بک: عادت! دشمن شماره یک موفقیت - محمد معین اصفهانیان